افزایش پیچیدگیها در تحولات بینالمللی که محور اصلی آن بحران اوکراین است باید ایالات متحده آمریکا را به این درک رسانده باشد که تاکید بر ادامه این روند دستیابی به توافق را سختتر خواهد کرد.
موضوعات حل نشده در مذاکرات وین صرفا به عدم لغو تحریمهای سپاه مرتبط نیست و مسائل باقیمانده دیگری نیز وجود دارد که آمریکا با لجاجت از حلوفصل آنها سر باز میزند.
به گزارش ایران اینفورمر؛ به نقل از نور نیوز، توقف جلسات گفتگوی حضوری نمایندگان ۱+۴ و جمهوری اسلامی ایران که علت آن وارد شدن مذاکرات به مرحله تصمیم سیاسی از سوی آمریکا بوده، موجب افزایش گمانهزنیها و البته توسعه جریانسازیهای هدفمند رسانهای بهویژه از سوی محافل غربی شده است.
نشریه والاستریتژورنال که یکی از رسانههای اصلی جریانساز در ضلع غربی مذاکرات وین است روز قبل با انتشار خبری مدعی شده که «انریکه مورا» معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تلاش خواهد کرد که ایران را برای امضای متننهایی توافق وین، بدون خروج نام سپاه پاسداران از لیست گروههای تروریستی، متقاعد کند.
انتشار این خبر که هنوز هیچ منبع مستقلی آن را تایید نکرده ضمن آنکه تلاشی است برای غیر قابل تغییر نشان دادن موضع قلدرمآبانه آمریکا، بر این گزاره غلط تاکید دارد که برای دستیابی به توافق، ایران باید از مواضع اصولی خود عدول کند.
جمهوری اسلامی ایران بارها به صورت رسمی اعلام کرده که با توجه به سابقه بدعهدی غرب و بهویژه آمریکا در اجرای کامل برجام، طرفین باید بهدنبال دستیابی به توافقی قوی، عادلانه و پایدار باشند تا از این طریق ضمن کاهش نگرانی غرب نسبت به برنامه صلحآمیز هستهای ایران، شرایط لازم برای استفاده کامل کشورمان از منافع اقتصادی برجام فراهم شود.
بر این اساس نیز خطوط قرمزی برای تیم مذاکرهکننده ایران تعیین شده و مجموعه تعاملات با طرفهای دیگر مذاکرات در چارچوب خطوط قرمز انجام میشود.
روز گذشته خبرگزاری رویترز نیز با انتشار خبری که بر اساس رویه جاری این رسانه منبع آن مشخص نیست از نزدیک شدن مذاکرات وین به شکست قطعی خبر داده است.
اگرچه محتوای خبر این رسانه ظاهرا با گزارش فایننشال تایمز در تضاد است و القاءکننده این گزاره است که امیدواریها برای دستیابی به توافق رو به پایان است اما اندکی تامل در رویکرد این دو رسانه نشان میدهد که هدف هر دو یکی است.
در شرایط کنونی، راهبرد رسانهای غرب برای وادارسازی ایران به پذیرش درخواستهای غیر حقوقی و زیادهخواهانه آمریکا بر دو پایه اصلی استوار شده است.
از سویی تلاش میشود که موضوع ضرورت لغو تحریمهای سپاه که یکی از خطوط قرمز جمهوری اسلامی است به عنوان گره اصلی در عدم دستیابی به توافق نشان داده شود و از سوی دیگر تهدید به بن بست رسیدن مذاکرات در صورت اصرار ایران بر تحقق این شرط مطرح میشود.
واقعیت این است که موضوعات حل نشده صرفا به عدم لغو تحریمهای سپاه مرتبط نیست و مسائل باقیمانده دیگری نیز وجود دارد که آمریکا با لجاجت از حلوفصل آنها سر باز میزند.
علاوه بر این اگرچه به بنبست رسیدن مذاکرات نیز تاثیری بر شرایط فعلی ایران در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ندارد اما تاکنون هیچ یک از طرفهای مذاکرهکننده به این نتیجه نرسیدهاند که مذاکرات در آستانه شکست است.
«ند پرایس» سخنگویوزارت خارجه آمریکا روز گذشته با استقبال از تلاشهای انریکه مورا هماهنگکننده اتحادیه اروپا برای به نتیجه رساندن مذاکرات وین گفت: ما همچنان به تلاشها از طریق گفتگو و مشورت با متحدان و شرکا در اتحادیه اروپا ادامه خواهیم داد.
او همچنین از پیشرفت فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران ابراز نگرانی کرده و گفته است: اگر به این نتیجه برسیم که پیشرفتهای هستهای سه سال گذشته ایران مزایای عدم اشاعه برجام را از بین برده است، آنگاه ما مسیر دیگری را انتخاب خواهیم کرد.
اگرچه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا چون همیشه تلاش نموده که توپ طولانی شدن مذاکرات را به زمین ایران منتقل کند لیکن تحلیلگران غربی نزدیک به مذاکرات وین بر این باورند که دولت بایدن که در آستانه انتخابات میاندورهای ۸ نوامبر کنگره آمریکا مسیر مدارا با مخالفان خود را در پیش گرفته و قصد دارد هزینه آن را از جیب ایران پرداخت کند.
این در حالی است که حسین امیرعبداللهیان وزیر امورخارجه ایران اظهار داشته: مذاکرات وین متوقف نشده بلکه در روندی دیگر و از طریق تبادل پیامهای مکتوب با آمریکاییها بهواسطه نماینده اتحادیه اروپا بهمنظور رفع تحریمهای یکجانبه علیه ما ادامه ادامه دارد. هدف ما از این گفتوگوها دستیابی به یک توافق قوی و دائم است.
افزایش پیچیدگیها در تحولات بینالمللی که محور اصلی آن بحران اوکراین است باید ایالات متحده آمریکا را به این درک رسانده باشد که تاکید بر ادامه این روند دستیابی به توافق را سختتر خواهد کرد.
ایران با توجه به عبور از مرحله سخت فشارهای اقتصادی پس از خروج ترامپ از برجام، هرگز حاضر نخواهد شد به توافقی بپیوندد که خالی از مزایای اقتصادی برجام باشد.
راهحلهای جایگزینی نیز که آمریکا و متحدین این کشور برای افزایش فشار به ایران از آن یاد میکنند بیش از آنکه جنبه اجرایی داشته باشد کارکرد تبلیغاتی دارد.
در حالی که با وجود تحریمهای سختگیرانه آمریکا، حضور ایران در بازارهای صادراتی بهویژه در بخش انرژی رو به توسعه است و شرایط جهانی و موقعیت آمریکا نیز چشماندازی را برای جلوگیری از این روند نشان نمیدهد واشنگتن نمیتواند امیدوار باشد که هزینه عدم اتخاذ تصمیم سیاسی خود را با وارد کردن فشار به ایران پرداخت کند.
اگر واشنگتن اراده و شجاعت لازم برای پرداخت هزینه سیاسی برخورد با مخالفین توافق در آمریکا را داشته باشد، دستیابی طرفین مذاکرات به توافقی قوی و پایدار همچنان قابل حصول است.