رضا نصری، کارشناس حقوق بین الملل در یادداشتی تلگرامی در پاسخ به یک پرسش در مورد چرایی پذیرش «مکانیسم ماشه» نوشت:
۱) در «حقوق قراردادها» مقولهای به اسم «Rescission» وجود دارد. معنی آن این است که تعبیری اندیشیده شود تا در صورت فسخ قرارداد، طرفین به وضعیت خود در روز قبل از انعقاد قرارداد یا pre-contract state بازگردانده شوند.
۲) مکانیسم موسوم به «ماشه» در واقع سازوکار حل اختلافی است که در آن مقوله Rescission تعبیه شده است. یعنی سازوکاری است که در آن پیشبینی شده – در صورت شکست توافق – قدرتهای جهانی پس از طی مراحلی، به قطعنامههای خود و ایران به ظرفیت صنعت هستهایاش بازمیگردند.
۳) در واقع، یک اسم مناسبتر برای آنچه امروز به غلط Snapback یا «مکانیسم ماشه» خوانده میشود، میتواند اصطلاح «سازوکار Reset یا مکانیسم Rescission» باشد.
۴) با توجه به گزینههای جایگزین – مانند طرح روسیه مبتنی بر مراجعه شش ماه یک بار ایران به شورای امنیت جهت تمدید «قطعنامه تداوم رفع تحریم»ها – مکانیسم Rescission بهترین و میانیترین راهحل بود که مشابه آن نیز در بسیاری از قراردادها در حوزههای مختلف متداول است.
۵) با توجه به اینکه ایران بدون اینکه حتی یک روز قطعنامههای فصل هفتمی شورای امنیت را اجرا کرده باشد – در اتفاقی استثنایی- با اعضای دائمی آن به توافق رسیده بود؛ و با توجه به توازن قدرت میان طرفین و راهحلهای جایگزین، تعبیه این مقوله در قرارداد به زیان ایران نبود.
۶) کمااینکه امروز هم شاهدیم حتی بدون اینکه مکانیسم موسوم به ماشه فعال شده باشد، ایران به ظرفیتی به مراتب بالاتر از آنچه در روز قبل از انعقاد برجام از آن برخوردار بود رسیده است.